جدول جو
جدول جو

معنی شرکت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

شرکت کردن
هم انبازی کردن
تصویری از شرکت کردن
تصویر شرکت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
شرکت کردن
هبازیدن هماسیدن همالیدن انباز شدن شریک شدن: با پنج نفر شرکت می کرد و ماشینی خرید، همراهی کردن همکاری کردن: در این امر خیر همه باید شرکت کنند
فرهنگ لغت هوشیار
شرکت کردن
Participate
تصویری از شرکت کردن
تصویر شرکت کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شرکت کردن
участвовать
دیکشنری فارسی به روسی
شرکت کردن
teilnehmen
دیکشنری فارسی به آلمانی
شرکت کردن
брати участь
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شرکت کردن
uczestniczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
شرکت کردن
参与
دیکشنری فارسی به چینی
شرکت کردن
participar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شرکت کردن
partecipare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شرکت کردن
participar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شرکت کردن
participer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شرکت کردن
deelnemen
دیکشنری فارسی به هلندی
شرکت کردن
भाग लेना
دیکشنری فارسی به هندی
شرکت کردن
berpartisipasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شرکت کردن
شارك
دیکشنری فارسی به عربی
شرکت کردن
참여하다
دیکشنری فارسی به کره ای
شرکت کردن
להשתתף
دیکشنری فارسی به عبری
شرکت کردن
参加する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شرکت کردن
katılmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
شرکت کردن
kushiriki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
شرکت کردن
เข้าร่วม
دیکشنری فارسی به تایلندی
شرکت کردن
অংশগ্রহণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
شرکت کردن
شرکت کرنا
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جنبیدن فرنافتن جنبیدن تکان خوردن، از جایی بجای دیگر رفتن نقل مکان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درست کردن
تصویر درست کردن
مرمت کردن، ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروع کردن
تصویر شروع کردن
آغازکردن، آغازیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برات کردن
تصویر برات کردن
حواله کردن براتی بشخصی یا بنگاهی و یا بانکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساکت کردن
تصویر ساکت کردن
آرام کردن توشتاندن خاموش کردن آرام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرست کردن
تصویر پرست کردن
پرستنده کردن: (وندر رضای او گه و بیگه بشعر زهد مر خلق را پرست کنم علم و حکمتش) (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرحه کردن
تصویر شرحه کردن
تشریح، تکه تکه بریدن گوشت یا دنبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروع کردن
تصویر شروع کردن
آغاز کردن ابتدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنعت کردن
تصویر شنعت کردن
سرزنش کردن طعنه زدن سرزنش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیرک کردن
تصویر شیرک کردن
تشجیع کردن دل دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درست کردن
تصویر درست کردن
ساختن، آماده کردن، تربیت دادن
فرهنگ فارسی عمید